هيچستان

هيچستان جايي است در دامنه بلندترين آتشفشان. آتشفشاني به نام سكوت...

تبلیغات تبلیغات

تنهای ازلی و ابدی

گاهی که حس تنهایی بهم دست می ده، یه تنهای ازلی و ابدی میاد پیشم. تنهای ازلی و ابدی که همه جا هست و هیچ جا تنهامون نمی ذاره. دیر سر قرار با دوستانش نمیاد. هر چند برخی اوقات در لحظه به حکمت کارهاش پی نمی بریم. برخی اوقات تفاوتهایی که در زندگی ام با قبل ایحاد شده رو تنها و تنها از طرف خودش می دونم. تفاوتهایی که چنان بهشون عادت کردم که خیلی حواسم بهشون نیست. گاهی باید کمی از خودت دور بشی تا خودت رو بهتر ببینی.
ادامه مطلب

ماهی و دریا

گاهی فکر می گنم مثل ماهی تو دریا متوجه انبوه آبی که توش شنا می کنم نیستم و دوست دارم به جای آب مثل پرنده ها تو آسمون باشم. شاید این بزرگترین اشتباه منه که اونجایی که باید باشم هستم ولی قدرش رو نمی دونم. قدر داشته هام. داشته های باارزشی که برخی شون نعمتی است که قابلیت شکرش رو ندارم. مهمترین برکت و نعمت زندگی من مریمه ، همسرم. یعنی یه نفر چقدر می تونه با ملاحظه، صبور، گره گشا و در عین حال پر انرژی و خوش رو باشه.
ادامه مطلب

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

یه بیت شعر رو خیلی وقتها آدم می خونه ولی نمی دونه حقیقتش چیه. این بیت رو امروز می خواهم بنویسم هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش ما آدم ها هرگز نمی تونیم خود واقعی مون رو که بر اساس اون رشد کردیم پس بزنیم و پنهان کنیم و دیگری ای از خودمان بسازیم. اصل آدم ها تغییر نمی کند. این رو نمی نویسم که بگم کسی عقیده اش تغییر نمی کند. عقیده و راه و روش زیست آدم ها تحت تاثیر متغیرهای زیادی تغییر می کند ولی اصل چیزی فراتر از همه اینهاست.
ادامه مطلب

صحرای سردرگم

به‌تنهایی گرفتارند مشتی بی‌پناه اینجا مسافرخانه رنج است یا تبعیدگاه اینجا غرض رنجیدن ما بود - از دنیا - که حاصل شد مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا برای چرخش این آسیاب کهنه دل سنگ به خون خویش می‌غلتند خلقی بی‌گناه اینجا نشان خانه خود را در این صحرای سردرگم بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا اگر شادی سراغ از من بگیرد جای حیرت نیست نشان می‌جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه
ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی

جستجو در وبلاگ ها